|
وقتی خیس از باران به خانه رسیدم
برادرم گفت:
چرا چتری با خود نبردی؟
خواهرم گفت:
چرا تا بند آمدن باران صبر نکردی؟
پدرم با
عصبانیت گفت: تنها وقتی سرما خوردی متوجه خواهی شد
اما مادرم در
حالی که موهای مرا خشک می کرد گفت:
باران احمق
این است معنی
مادر
مرسی
تو پروفایلت از خودتون خوب تعریف کردید لرزش زمین و تابش خورشید
Che madare mehrabuni!!!
خیللللللللللللی خوب بود ممنون
مادرم را هیچ وقت ندیدم که پرواز کند؛
زیرا به پایش؛
من را بسته بود؛
پدرم را؛
و همه ی زندگیش را ...