هشت بهشت

ز همه دست کشیدم که تو باشی همه ام ، با تو بودن ز همه دست کشیدن دارد

هشت بهشت

ز همه دست کشیدم که تو باشی همه ام ، با تو بودن ز همه دست کشیدن دارد

همه چیز ارزان است ...


همه چیز ارزان است

چه کسی می گوید:

که گرانی شده است؟ دوره ارزانی است!

دل ربودن ارزان، دل شکستن ارزان!

دوستی ارزان است! دشمنی ها ارزان، چه شرافت ارزان!

تن عریان ارزان، آبرو قیمت یک تکه نان،

و دروغ از همه چیز ارزان تر!

قیمت عشق چقدر کم شده است، کمتر از آب روان!

و چه تخفیف بزرگی خورده است، قیمت هر انسان!!!

نظرات 6 + ارسال نظر
راحله سه‌شنبه 1 مرداد 1392 ساعت 19:50

[:S028:][:S042:]

پروین چهارشنبه 2 مرداد 1392 ساعت 23:19

توی دست خدا نور شد
سالها پیش از این
زیر یک سنگ گوشه ای از زمین
من فقط یکمی خاک بودم همین
یک کمی خاک که دعایش
پر زدن آنسوی پرده آسمان بود
آرزویش همیشه
دیدن آخرین قله ی کهکشان بود
خاک هر شب دعا کرد
از ته دل خدا را صدا کرد
یک شب آخر دعایش اثر کرد
یک فرشته تمام زمین را خبر کرد
و خدا تکه ای خاک را برداشت
آسمان را در آن کاشت
خاک را
توی دستان خود ورز داد
روح خود را به او قرض داد
خاک
توی دست خدا نور شد
پر گرفت از زمین دور شد
راستی من همان خاک خوشبخت
من همان نور هستم
پس چرا گاهی اوقات
اینهمه از خدا دور هستم

هد هد یکشنبه 6 مرداد 1392 ساعت 15:15 http://hodhod66.persianblog.ir

هنوز نه ..

نشده ..نباید گذاشت که بشه

هنوز خیلی چیزا هم هست که گرونه و با ارزش

مطمئن باش

parviin_hr@yahoo.com جمعه 18 مرداد 1392 ساعت 00:33

با تو شادم !!!


خستگی هایم را به روی تنهائی دست های باد خواهم گذاشت

و لبخندم را
گل نازم
با هزاران آرزو

بر لبانم جاری می سازم

و آن را با عشقی افزون به تو هدیه می کنم

همیشه سکوت می کنم

نمی دانم هایم را همیشه برایت نگه خواهم داشت

تا تو همیشه دانسته باقی بمانی

برایم مهربان

لبخند بیاور

و یک سبد بوی گل سرخ

و گرمی عشق

و سرودی همیشه جاودان

برایم ای مهربان

ازآسمان آبی بگو

ازرقص گل با باد

ازحکایت مهتاب

وازشبهای پرستاره

ای مهربان

شانه هایم را در اختیارت می گذارم

تا دلتنگی هایت را برایش بگوئی

قلبم را به تو می سپارم

تا تسخیرش کنی

دستانم را به دستانت می سپارم

تا گرمی وجودم را حس کنی

برخودخواهی هایم خرده مگیر

ازسکوتم رنج مبر

واز افکارم مپرس

که درخودخواهی هایم

سکوتم

وافکارم کسی جز تونیست

خودخواهی هایم را

چون خودرا ازتو جدا نمی دانم دوست میدارم

وسکوتم را

چون درآن بیشتر به تو می رسم

وافکارم را

چون سراسررنگ تودارد

وفراموش مکن

وقتی تو مهربان باشی

دنیای مهربانی داریم

sahel دوشنبه 18 آذر 1392 ساعت 22:36

سلام خیلی جالب بود موافقم ارزش انسان خیلی کم شده

مینا سه‌شنبه 23 دی 1393 ساعت 19:15

عالی بود هزار تا لایک

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد