هشت بهشت

ز همه دست کشیدم که تو باشی همه ام ، با تو بودن ز همه دست کشیدن دارد

هشت بهشت

ز همه دست کشیدم که تو باشی همه ام ، با تو بودن ز همه دست کشیدن دارد

حرف دل با . . .

 

 

عشق تنها برای یک بار می اید و برای تمام عمرش می اید عشق همان بود که به تو ورزیدم حقیقتا همان یک بار حقیقتا همان یک بار و از بس بدان اویختم تا همیشه همه ی زندگی ام با ان بیش خواهد رفت بس تا همیشه عا شقت می مانم


دنیا دو روز است یک روز با تو یک روز بر علیه تو ........... روزی که با تو ست مغرور نشو .... روزی که بر علیه توست ما یوس نشو


.....روزی که دلم پیش دلت بود گرو دستان مرا سخت فشردی که مرو روزی که دلت به دیگری مایل شد کفشان مرا جفت نمودی که برو...............بودیم و کس پاس نمیداشت باشد که نباشیم بدانند که بودیم..................اخه بی قبله عشق نماز عاشق جی میشه؟ اخر غصه چشات سهم چشای کی میشه؟............... هزار بار قسم خوردم که دیگه اسم تو را را بر زبان نیارم ولى افسوس که اسم تو قسمم بوده...!

 

 

نظرات 8 + ارسال نظر
مریم سه‌شنبه 1 اسفند 1385 ساعت 00:17 http://setareyemashreghi.blogfa.com

من بی تو به اینکه من منم مشکوکم
حتـــی به تبــــار و زادنــــم مشـــکوکم
گیرم که نفس درجریان است چه سود
وقتـــی که به اصل بودنــــم مشـــکوکم


محسن پنج‌شنبه 3 اسفند 1385 ساعت 16:59

مینویسم از تو

از تو ای شاد ترین ای تازه ترین نغمه عشق

تو که سر سبز ترین منظره ای

تو که سر شار ترین عاطفه را

در تو پیدا کردم

به تو می اندیشم

وبه تو میبالم...



محسن پنج‌شنبه 3 اسفند 1385 ساعت 17:01

مینویسم از تو

از تو ای شاد ترین ای تازه ترین نغمه عشق

تو که سر سبز ترین منظره ای

تو که سر شار ترین عاطفه را

در تو پیدا کردم

به تو می اندیشم

وبه تو میبالم...



امین پنج‌شنبه 3 اسفند 1385 ساعت 17:08

فکر بطور اجتناب ناپذیری منجر به احساس تعلق و تملک می شود ، و احساس تملک - آگاهانه یا ناآگاهانه - حسادت به بار می آورد . و آنجا که حسادت هست مسلما عشق نیست ،

حال آنکه بسیاری از انسانها حسادت را نشانه عشق می دانند . حسادت یک محصول فکر است ، یک از واکنشهای عاطفی نهفته در ماهیت فکر است . هنگامی که احساس تملک یا مورد تملک بودن خدشه دار می گردد احساس خلاء به وجود می آید ، و در آن صورت رشد ورزی و حسادت جای عشق را می گیرد . و تمام رنجها و گرفتاریهای انسان بدانجهت است که فکر نقش عشق را بازی می کند .

یگانه یکشنبه 6 اسفند 1385 ساعت 10:28

سلام،
زندگی یعنی انتظار...
کلاغ من و توییم.
کلاغ نباید بمیرد.
رسیدن مرگ است.
این را می‌خواهی؟

امیر علی یکشنبه 6 اسفند 1385 ساعت 10:33

کاش میشد هیچ کس تنها نبود
کاش میشد دیدنت رویا نبود
گفته بودی با تو می مانم ولی...
رفتی و گفتی و اینجا جا نبود
سالیان سال تنها مانده ام
شاید این رفتن سزای من نبود
من دعا کردم برای بازگشت
دست های تو ولی بالا نبود
باز هم گفتی که فردا میرسی
کاش روز دیدنت فردا نبود
-----------------------------

مصطفی دوشنبه 20 فروردین 1386 ساعت 11:03

(¯`v´¯)
`*.¸.*´
¸.•´¸.•*¨) ¸.•*¨)
(¸.•´ (¸.•´ .•´ ¸¸.•¨¯`•
_____****__________**** _______
___***____***____***__ *** ____
__***________****_______***____
_***__________**_________***___
_***_____________________***___
***_ _ _ _____ مصطفی __ _***___
__***___________________***____
___***_________________***_____
____***_____LOVE ____ ***______
______***____________***_______
________***_______***__________
__________***___***____________
____________*****____________
_____________***_____________

سمیرا سه‌شنبه 19 اردیبهشت 1391 ساعت 08:53

دوم:جالبه که پسرا اینقدر بااحساسن بهشون نمیاد من که دخترم اینقدر احساساتی نیستم
اول:سلام چون خیلی حساسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد